مجله اینترنتی راهنمای زندگی و کار خارج از کشور

سرسبزترین کشور اروپا برای بسیاری از مردم، تنها یک عنوان محیط‌زیستی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از کیفیت زندگی، سلامت شهری و رابطه نزدیک انسان با طبیعت است. برخلاف تصور رایج، در اینجا منظور صرفاً کشورهایی با بیشترین مساحت جنگلی یا بیشترین تعداد پارک ملی نیست. موضوع، سبزی‌ای است که هر روز در کوچه و خیابان و پارک و کنار خانه جریان دارد.

در سال‌های اخیر، بررسی‌های انجام‌شده توسط نهادهای بین‌المللی مانند European Environment Agency نشان می‌دهد که باید مفهوم سرسبزی را فراتر از جنگل‌ها دید. امروزه بسیاری از شهروندان اروپایی، کیفیت فضای سبز شهری را مهم‌تر از وسعت جنگل‌های اطراف می‌دانند. فضای سبز واقعی، آن است که در زندگی روزمره قابل لمس باشد؛ در مسیر رفتن به مدرسه، محل کار، خرید روزانه یا حتی لحظه‌ای استراحت روی نیمکت پارک محله.

در میان شهرهای اروپایی، پایتخت نروژ یعنی Oslo (اسلو)با ۷۲ درصد پوشش درختی، رتبه نخست را از نظر میزان فضای سبز شهری کسب کرده است. نکته مهم این‌جاست که در اسلو، فضای سبز فقط در حاشیه شهر نیست. مردم هر روز از میان پارک‌ها، خیابان‌های درخت‌کاری‌شده و مسیرهای سبز عبور می‌کنند. دسترسی آسان به طبیعت در این شهر، بخشی از فرهنگ زندگی شده است.

شهر Bern (برن)در Switzerland (سوئیس)نیز با ۵۳ درصد پوشش درختی، مثال دیگری از موفقیت در تلفیق بافت شهری و طبیعت است. عبور رودخانه Aare از دل شهر و پارک‌های گسترده اطراف آن، زیبایی و کارایی فضای سبز را توأمان فراهم کرده‌اند.

Ljubljana (لیوبلیانا)پایتخت Slovenia (اسلوونی)نیز در همین مسیر حرکت کرده است. این شهر نه‌تنها از نظر آمار فضای سبز شهری (۵۰ درصد) در وضعیت خوبی قرار دارد، بلکه در توسعه پایدار شهری و کاهش ترافیک خودروها نیز پیشتاز بوده است. در سال ۲۰۱۶، عنوان «پایتخت سبز اروپا» به این شهر اختصاص یافت که نشان‌دهنده سیاست‌های محیط‌زیستی موفق آن است.

اما سرسبز بودن فقط به آمار وابسته نیست. گاهی تجربه‌های روزمره، حس واقعی‌تری از سبزی شهر به ما می‌دهند. برای مثال، در شهر Helsinki (هلسینکی)پایتخت Finland (فنلاند)، بیش از ۶۰ درصد شهر از فضای سبز تشکیل شده است. اما مهم‌تر از این عدد، فلسفه زندگی مردم فنلاند است که با طبیعت در هم تنیده شده. پارک‌های مرکزی مانند Keskuspuistoاز شمال تا جنوب شهر امتداد دارند و به مردم اجازه می‌دهند تا در چند قدمی‌خانه خود، به دل طبیعت بزنند.

این داده‌ها و تجربه‌ها ما را به یک نقطه مهم می‌رسانند:
وقتی درباره سرسبزترین کشور اروپاصحبت می‌کنیم، باید از خود بپرسیم: کدام کشور طبیعت را در دل زندگی مردم جای داده؟
آیا کشورهایی مثل نروژ و فنلاند با طراحی شهری سبز و احترام به فضای طبیعی، شایسته این عنوان هستند؟ یا شاید اسلوونی با اصلاحات شهری نوآورانه‌اش، مدعی واقعی باشد؟

اگر می‌خواهید بدانید کدام پایتخت‌ها در رتبه‌های آخر قرار گرفته‌اند، کدام شهر تنها ۴ درصد پوشش درختی دارد، و چه داده‌های دقیقی از سوی آژانس محیط‌زیست اروپا منتشر شده، ادامه این مقاله را در منبع اصلی بخوانید.

منبع: مجله ازهیچ!

شغل‌های آزاد پردرآمد در آلمانیکی از واقعیت‌های کمتر گفته‌شده‌ی بازار کار این کشور است. بسیاری تصور می‌کنند برای داشتن درآمد بالا در آلمان باید حتماً مدرک دانشگاهی داشت یا در رشته‌های IT و پزشکی تحصیل کرد. اما واقعیت این است که ده‌ها شغل فنی و خدماتی وجود دارد که با آموزش حرفه‌ای (Ausbildung) یا حتی بدون آن می‌توان واردشان شد و درآمد خوبی داشت.

از لوله‌کش و برق‌کار گرفته تا کارگر فنی در صنعت شیمی، مکانیک خودرو، نصب سیستم‌های تهویه و حتی راننده کامیون، همه از جمله مشاغلی هستند که آلمان با کمبود شدید نیروی کار در آن‌ها روبروست. دولت آلمان به‌طور رسمی‌اعلام کرده که برای جبران کمبود نیرو در حوزه‌های فنی، مسیر مهاجرت کاری را برای خارجی‌ها آسان‌تر کرده است. اما سؤال اصلی اینجاست: کدام مشاغل دقیقاً پردرآمدتر هستند؟ چه شرایطی دارند؟ و چطور می‌توان وارد آن‌ها شد؟

برای پاسخ به این سؤال، ما اطلاعات گسترده‌ای از ویدیوها، گزارش‌های میدانی، تجربه‌های مهاجران و سایت‌های کاریابی آلمان جمع‌آوری کردیم. مثلاً در یکی از این ویدیوها که توسط یک یوتیوبر هندی تهیه شده، فهرستی از مشاغل پردرآمد فنی شامل برق‌کار، مکانیک، لوله‌کش، تکنسین تأسیسات و حتی نظافتچی به‌عنوان مشاغل «همچنان پرتقاضا» معرفی شده‌اند. او تأکید می‌کند که برخلاف شایعات، بازار کار این مشاغل هنوز اشباع نشده و فرصت‌های بسیاری برای مهاجران وجود دارد.

همچنین گزارش میدانی مارک ایگرس در مرکز شهر کلن (Cologne) که از مردم عادی، دانشجویان و کارآموزان درباره شغل و درآمدشان می‌پرسید، نشان داد که حتی افراد در شغل‌های ساده‌ای مثل پیک غذا، فروشندگی فروشگاه یا کارگر تخریب، توانسته‌اند درآمدهایی در بازه ۱۶۰۰ تا ۲۸۰۰ یورو در ماه داشته باشند.

نکته جالب دیگر در این گزارش، تنوع بالا در مسیر شغلی افراد بود. برای مثال، یک فرد در صنعت آسانسور با سابقه دو ساله، درآمدی نزدیک به ۳۵۰۰ یورو داشت، در حالی که یک دانشجوی رشته فنی، با کار پاره‌وقت در انبار و تدریس خصوصی، درآمدی حدود ۸۰۰ یورو در ماه کسب می‌کرد. این تفاوت‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که فرصت‌های متنوعی برای شروع یا تغییر مسیر شغلی وجود دارد، حتی اگر تحصیلات دانشگاهی نداشته باشید.

در کنار این شغل‌ها، حوزه‌هایی مثل مربی‌گری رانندگی، آرایشگری و حتی فروش خدمات مراسم خاکسپاری هم جزو مشاغل آزاد پردرآمد در آلمان محسوب می‌شوند. شغلی مانند فروش خدمات مراسم ترحیم شاید در نگاه اول غیرمعمول به‌نظر برسد، اما درآمدی حدود ۵۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰ یورو در سال دارد، و بسیاری از افرادی که وارد این حوزه شده‌اند، با رفتار محترمانه و مهربانانه، درآمدهای شگفت‌انگیزی به‌دست آورده‌اند.

تا اینجا با طیف متنوعی از شغل‌های آزاد و فنی در آلمان آشنا شدید، اما در ادامه مقاله قرار است وارد جزئیات شوید:

• کدام یک از این مشاغل نیاز به Ausbildung دارد؟

• دقیق‌ترین بازه‌های حقوق در سال ۲۰۲۵ چقدر است؟

• چه عواملی باعث تفاوت درآمد بین ایالت‌ها می‌شود؟

• و چطور بدون تجربه قبلی وارد بازار کار آلمان شوید؟

اگر به دنبال مسیر مهاجرت کاری بدون نیاز به مدرک دانشگاهی هستید، بخش دوم این مقاله را از دست ندهید. اطلاعاتی که در ادامه آمده، حاصل تجربه واقعی مهاجران، تحلیل بازار کار و بررسی دقیق‌ترین آمارهای رسمی‌است.

برای خواندن ادامه مقاله به منبع اصلی مراجعه کنید.

منبع: مجله ازهیچ!

دورتموند(Dortmund)شهری در قلب منطقه روهر آلمان است که در نگاه اول شاید تنها به‌خاطر باشگاه فوتبال معروفش یا گذشته صنعتی‌اش شناخته شود، اما این تصویر فقط سطح ماجرا را نشان می‌دهد. واقعیت این است که دورتموند در دهه‌های اخیر مسیری طولانی را از یک شهر صنعتی به شهری چندبعدی و مدرن طی کرده؛ شهری که امروز ترکیبی از فناوری، فرهنگ، آموزش و تنوع اجتماعی را در خود جای داده است.

شاید اولین چیزی که در برخورد با نام دورتموند به ذهن برسد، استادیوم پرهیاهوی تیم Borussia Dortmund باشد. اما کافی‌ست چند قدم از محوطه ورزشگاه دور شویم تا شهری زنده با پارک‌های سرسبز، مراکز هنری، محله‌های مهاجرنشین، دانشگاه‌های فعال و زندگی روزمره پرتحرک را کشف کنیم.

موقعیت جغرافیایی دورتموند نیز مزیت بزرگی به‌شمار می‌آید. این شهر در فاصله نزدیکی از کلن، دوسلدورف و بن قرار دارد و با قطارهای سریع‌السیر به‌راحتی به برلین و فرانکفورت متصل می‌شود. برای مهاجرانی که به‌دنبال تعادل بین فرصت‌های شغلی و هزینه‌های معقول زندگی هستند، دورتموند گزینه‌ای جذاب است.

طبیعت شهری دورتموند برخلاف تصور عمومی، سرشار از فضای سبز و بازسازی‌شده است. پروژه‌هایی مانند Phoenix See نشان‌دهنده سیاست‌های شهری برای احیای فضاهای صنعتی سابق و تبدیل آن‌ها به مناطق مسکونی و تفریحی باکیفیت هستند. در کنار این‌ها، پارک‌هایی مانند Westfalenpark و Rombergpark فضایی برای خانواده‌ها، دانشجویان و حتی توریست‌ها فراهم کرده‌اند تا از طبیعت در دل شهر لذت ببرند.

اما اگر بخواهیم دورتموند را از دریچه فرهنگ و اجتماع ببینیم، آن‌وقت با شهری روبه‌رو می‌شویم که ترکیبی پیچیده از سنت، مهاجرت و تحول فرهنگی است. تنوع قومی‌در دورتموند از ترکیه و سوریه گرفته تا لهستان، افغانستان و بالکان، چهره شهر را چندفرهنگی کرده است. همین تنوع، بستر شکل‌گیری رستوران‌های متنوع، بازارهای خاص، مدارس بین‌المللی و جشنواره‌های خیابانی را فراهم آورده است.

در کنار آن، حضور دانشگاه فنی دورتموند و مراکز علمی‌چون Fraunhofer باعث شده این شهر مقصد بسیاری از دانشجویان بین‌المللی و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات، مهندسی و انرژی‌های نوین باشد. این موضوع دورتموند را از یک شهر صرفاً کارگری، به شهری دانش‌محور با افق‌هایی روشن برای نوآوری تبدیل کرده است.

با وجود همه این مزایا، چالش‌هایی هم در این شهر وجود دارد. برخی مناطق مانند Nordstadt با تراکم بالای جمعیت مهاجر، گاهی با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو هستند. همچنین یادگیری زبان آلمانی و سازگاری با ساختار اداری آلمان برای مهاجران تازه‌وارد ممکن است سخت باشد. با این حال، حمایت شهرداری و سازمان‌هایی مثل AWO و Caritas تا حد زیادی این فرآیند را برای مهاجران آسان‌تر کرده‌اند.

اکنون ممکن است این سؤال در ذهن شما شکل گرفته باشد:
زندگی واقعی در دورتموند از نگاه مهاجران چگونه است؟ آیا فرصت‌های این شهر برای یک کارگر ساده یا خانواده مهاجر هم مناسب است، یا فقط متخصصان از امکانات آن بهره می‌برند؟

برای یافتن پاسخ این سؤال، بررسی دقیق وضعیت اشتغال، آموزش، امنیت، کیفیت زندگی، و تجربه‌های واقعی مهاجران در دورتموند ضروری است.

برای ادامه مقاله و مطالعه تحلیل کامل، به منبع اصلی مراجعه کنید.
منبع: مجله ازهیچ!

دین کشور مالت نه‌تنها بخشی از اعتقاد شخصی مردم، بلکه بخشی از قانون اساسی، ساختار آموزشی و نظم اجتماعی آن است. در دل دریای مدیترانه، کشوری وجود دارد که برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، هنوز هم دین رسمی‌اش به‌طور علنی و قانونی اعلام شده و به اجرا گذاشته می‌شود: مالتا (Malta).

در ماده دوم قانون اساسی این کشور آمده است که دین رسمی‌مالتا، کاتولیک رومی‌است و کلیسای کاتولیک حق دارد اصول درست و نادرست را به مردم آموزش دهد. همچنین آموزش این دین در مدارس دولتی، اجباری است، مگر اینکه خانواده‌ای بخواهد فرزند خود را از این کلاس‌ها معاف کند. این ویژگی، مالتا را در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا به نمونه‌ای خاص تبدیل کرده است.

در سرشماری سال ۲۰۱۹، بیش از ۹۰ درصد مردم مالتا خود را کاتولیک معرفی کردند. این آمار نه‌تنها بالا، بلکه نشان‌دهنده عمق پیوند میان مردم و دین است. در سطح شهرها و روستاها، کلیساهای تاریخی بسیاری دیده می‌شوند؛ به‌طوری‌که تعداد کلیساهای کشور بیش از ۳۶۰ عدد است، یعنی تقریباً به تعداد روزهای سال. این کلیساها فقط بناهای عبادی نیستند، بلکه بخشی از تاریخ، فرهنگ و هویت بصری شهرها محسوب می‌شوند.

هر محله‌ای در مالتا قدیسی به عنوان حامی‌دارد و مردم هر سال برای او جشن‌های بزرگی برگزار می‌کنند. این جشن‌ها تنها مراسم مذهبی نیستند؛ بلکه ترکیبی از سنت، موسیقی، غذا، آتش‌بازی و مشارکت اجتماعی گسترده‌اند که باعث می‌شوند مذهب با زندگی روزمره مردم عجین باشد.

اما همزمان با پایبندی به سنت‌های مذهبی، مالتا در چند دهه اخیر با موجی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی مواجه شده است. مهاجرانی از آفریقا، آسیا و اروپا به این کشور آمده‌اند و با خود ادیان و باورهای گوناگونی را آورده‌اند. اکنون در مالتا می‌توان مراکز اسلامی، کنیسه یهودی، کلیساهای پروتستان، معابد ارتدوکس و حتی معبدی برای هندوها پیدا کرد. این تنوع دینی، تصویری چندلایه‌تر از جامعه امروز مالتا به ما می‌دهد.

از سوی دیگر، نسل جوان مالتا نسبت به گذشته نگرش متفاوت‌تری به مذهب دارد. بسیاری از آن‌ها گرایش کمتری به شرکت در مراسم مذهبی دارند و ترجیح می‌دهند سبک زندگی مدرن‌تری انتخاب کنند. در همین راستا، مالتا در سال ۲۰۱۷ ازدواج برابر را به رسمیت شناخت، و طلاق که تا مدت‌ها ممنوع بود، از سال ۲۰۱۱ قانونی شد.

در چنین فضایی، نهاد کلیسا هم با چالش‌هایی روبه‌رو شده است. از سویی تلاش دارد اقتدار و نفوذ خود را حفظ کند و از سوی دیگر مجبور است با جامعه‌ای روبه‌پیشرفت، چندفرهنگی و گاه منتقد، همراه شود. شخصیت‌هایی مانند اسقف اعظم مالتا، چارلز شیکلونا، بارها بر ضرورت بازنگری در شیوه ارتباط کلیسا با مردم تأکید کرده‌اند.

اکنون مالتا در تقاطعی حساس ایستاده است: آیا این کشور می‌تواند میان سنت‌های مذهبی که بخشی از هویتش را ساخته‌اند و واقعیت‌های امروزین جامعه، تعادل ایجاد کند؟ یا اینکه زمان عبور از سنت‌هایی فرارسیده که زمانی سنگ بنای وحدت اجتماعی بوده‌اند؟

برای خواندن ادامه این تحلیل، از جمله بررسی دقیق نقش اقلیت‌های مذهبی، آزادی مذهبی در قانون، ساختار کلیسای کاتولیک و تحولات اخیر، می‌توانید به منبع اصلی مقاله مراجعه کنید.

منبع: مجله ازهیچ!

سوئد کشوری است که در شمال اروپا واقع شده و به دلیل وسعت جغرافیایی، تنوع طبیعی و جایگاه استراتژیک خود، همیشه یکی از نقاط مورد توجه در نقشه سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی قاره اروپا بوده است. این کشور بخشی از منطقه اسکاندیناوی (Scandinavia) به شمار می‌رود و با کشورهایی همچون نروژ (Norway)، فنلاند (Finland) و دانمارک (Denmark) هم‌مرز است.

از نظر موقعیت مکانی، سوئد در شرق با دریای بالتیک (Baltic Sea) و خلیج بوتنی (Gulf of Bothnia) مرز دارد و از طریق پل اورسوند (Öresund Bridge) به دانمارک متصل می‌شود. این موقعیت باعث شده تا سوئد نقش مهمی‌در تعاملات دریایی، بازرگانی و حتی نظامی‌منطقه‌ای ایفا کند.

اما آنچه سوئد را از بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی متمایز می‌کند، وسعت جغرافیایی آن است. با بیش از ۴۵۰ هزار کیلومتر مربع وسعت، این کشور چهارمین کشور بزرگ اروپا از نظر مساحت محسوب می‌شود. در عین حال، جمعیت نسبتاً پراکنده و تراکم پایین جمعیتی، سبب شده بسیاری از مناطق آن بکر و سرسبز باقی بمانند.

سوئد به‌طور کلی به سه منطقه جغرافیایی اصلی تقسیم می‌شود: نورلاند (Norrland)در شمال، منطقه‌ای سردسیر و کوهستانی که منابع طبیعی عظیمی‌دارد؛ سویلاند (Svealand)در مرکز، که پایتخت کشور یعنی استکهلم (Stockholm) را در خود جای داده؛ و یوتالاند (Götaland)در جنوب، منطقه‌ای صنعتی با شهرهایی همچون گوتنبرگ (Gothenburg) و مالمو (Malmö).

در شمال سوئد، نزدیکی به دایره قطب شمال باعث شده که پدیده‌های طبیعی نادری مانند شفق قطبی (Aurora Borealis) قابل مشاهده باشند و شرایط خاصی مثل روزهای بسیار طولانی تابستان یا تاریکی زمستان بر سبک زندگی مردم تأثیر بگذارند. در این مناطق، مردم به زندگی در شرایط سرد و کم‌نور عادت کرده‌اند و محیط طبیعی، بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ آن‌هاست.

اقلیم در سوئد با عرض جغرافیایی بالا رابطه مستقیمی‌دارد. هرچه به شمال برویم، آب‌وهوا سردتر و زمستان‌ها طولانی‌تر می‌شود. در مقابل، در جنوب کشور به‌ویژه در یوتالاند، با اقلیم معتدل‌تری روبه‌رو هستیم که برای کشاورزی، صنعت و زندگی شهری مناسب‌تر است.

همین تفاوت اقلیمی، تنوع زیادی در زیست‌بوم‌های طبیعی، منابع، شیوه معیشت و حتی لهجه‌ها و سنت‌های محلی ایجاد کرده است. در حالی که شمال کشور بیشتر مبتنی بر اقتصاد منابع طبیعی مانند چوب و معدن است، جنوب کشور محور اقتصاد صنعتی و فناوری است.

نکته کلیدی اینجاست که موقعیت خاص سوئد در دریای بالتیک و در مجاورت کشورهای مهم اروپایی، نه‌تنها در تجارت خارجی بلکه در امنیت منطقه‌ای و مشارکت‌های بین‌المللی تأثیرگذار بوده است. در سال‌های اخیر، تحولات ژئوپولیتیکی در منطقه بالتیک و اروپای شرقی باعث شده موقعیت جغرافیایی سوئد از منظر امنیتی و نظامی‌نیز مورد توجه قرار گیرد.

در ادامه این مقاله، به‌صورت دقیق‌تری به این موضوعات می‌پردازیم:

• چگونه موقعیت جغرافیایی سوئد بر تاریخ فرهنگی و اقتصادی آن تأثیر گذاشته است

• نقش منابع طبیعی در توسعه پایدار این کشور

• و اینکه چه آینده‌ای در انتظار سوئد است در مواجهه با بحران‌های اقلیمی، تنش‌های منطقه‌ای و تحولات اقتصادی اروپا

برای مطالعه ادامه مقاله به منبع اصلی مراجعه کنید.

منبع: مجله ازهیچ!

کلیسای کلنآلمان یکی از شگفت‌انگیزترین سازه‌های مذهبی و معماری در قاره اروپاست؛ بنایی کهدر نگاه اول شاید فقط یک کلیسای تاریخی باشد، اما کافی‌ست چند قدم به آن نزدیک شوید تا متوجه شوید با چه معجزه‌ای از سنگ، نور و ایمان مواجه هستید.

این کلیسا با برج‌های دوقلوی بلندش، نه‌فقط افق شهر Köln (کلن) را تعریف می‌کند، بلکه قرن‌هاست که در مرکز هویت مذهبی و فرهنگی آلمان ایستاده است. گفته می‌شود که ساخت این بنای عظیم در سال ۱۲۴۸ میلادی آغاز شد و بیش از شش قرن طول کشید تا به شکل امروزی‌اش برسد. اما چرا ساخت یک کلیسا باید این‌قدر زمان ببرد؟ و چه چیزی باعث شد این پروژه چند صد ساله نیمه‌کاره رها نشود؟

ماجرا به چیزی فراتر از یک بنای مذهبی برمی‌گردد. درست در پشت محراب اصلی، یکی از ارزشمندترین یادگارهای مذهبی جهان قرار دارد: تابوت طلایی سه پادشاه مجوس. گفته می‌شود که این تابوت، بقایای همان سه مرد خردمندی را در خود جای داده که پس از تولد عیسی (ع) از شرق به سمت بیت‌لحم سفر کردند...

اما رازهای کلیسای کلنفقط به این ختم نمی‌شود. پنجره‌هایی با شیشه‌های رنگی که هریک داستانی از کتاب مقدس یا تاریخ کلیسا را روایت می‌کنند، بخش‌های مرموز و کمتر دیده‌شده‌ای از گذشته را روشن می‌کنند. برخی از این پنجره‌ها بیش از هفتصد سال قدمت دارند، و برخی دیگر به دوران معاصر تعلق دارند و توسط هنرمندان برجسته‌ای چون Gerhard Richterطراحی شده‌اند.

و درست همین‌جاست که داستان به نقطه‌ای حساس می‌رسد. در سال‌های اشغال شهر کلن توسط سربازان فرانسوی، کلیسا به...

برای ادامه مقاله، شامل تاریخچه کامل، بازسازی‌ها، آثار هنری درونی، و سرگذشت برج‌های کلیسا، به منبع اصلی مراجعه کنید.

منبع: مجله ازهیچ!

وقتی صحبت از مهاجرت به آلمان می‌شود، اکثر ما به دانشگاه، مدرک کارشناسی و کلاس‌های تئوری فکر می‌کنیم. اما بسیاری از جوانان ایرانی، هندی، مصری و حتی اروپای شرقی، مسیری را انتخاب کرده‌اند که کمتر درباره‌اش شنیده‌ایم: اوسبیلدونگ .

اوسبیلدونگ یعنی آموزش فنی و حرفه‌ای، جایی که آموزش و تجربه عملی دست در دست هم می‌دهند. در این مسیر، شما نه‌تنها درس می‌خوانید، بلکه از همان روز اول وارد محیط کار واقعی می‌شوید و حقوق می‌گیرید. آلمان این مسیر را برای کسانی طراحی کرده که می‌خواهند زود وارد بازار کار شوند و مهارت واقعی کسب کنند.

این برنامه در بیش از ۳۰۰ رشته مختلف ارائه می‌شود: از پرستاری و IT گرفته تا مکانیکی، آشپزی، بانکداری و حتی کنترل ترافیک هوایی. در واقع، شما می‌توانید در رشته‌ای که واقعاً به آن علاقه دارید، حرفه‌ای شوید و آینده‌تان را بسازید.

اما اوسبیلدونگ فقط یک مسیر شیرین و بدون دغدغه نیست. پشت پرده این برنامه، چالش‌هایی هم هست:
فشار کاری، ساعات کار غیررسمی، حقوق پایین در سال‌های اول و مهم‌تر از همه، نیاز به تسلط کافی به زبان آلمانی. مهاجرانی مثل Daksh Deepyاز برلین در ویدیوهای خود از مشکلات واقعی می‌گویند: قراردادهای ناعادلانه، شروع‌نشدن کلاس‌های تئوری، و سختی تغییر مسیر اگر رشته‌تان را دوست نداشته باشید.

از طرف دیگر، تجربه‌هایی مثل جولیان کریستیننشان می‌دهند که اگر با برنامه وارد اوسبیلدونگ شوید، می‌توانید مسیر موفقیت را هموار کنید. او در رشته فیزیوتراپی تحصیل می‌کند، و با وجود دشواری‌ها، از انتخابش راضی است.

تا اینجای مسیر را شناختید. اما حالا یک سوال مهم مطرح می‌شود:
کدام رشته‌ها در اوسبیلدونگ درآمد بیشتری دارند؟ آیا مهاجران غیراروپایی هم می‌توانند در همه رشته‌ها شرکت کنند؟ چطور از ایران برای اوسبیلدونگ اقدام کنیم؟

پاسخ تمام این سوالات و یک راهنمای قدم‌به‌قدم، در مقاله‌ای کامل و حرفه‌ای در مجله «ازهیچ!» برای شما آماده شده است.

برای مطالعه ادامه مقاله، به منبع اصلی مراجعه کنید.

منبع: مجله ازهیچ!