تصور بسیاری از ما این است که اگر نتوانیم در ایران شغلی پیدا کنیم، همیشه میتوانیم به کشورهای همسایه مهاجرت کنیم و یک زندگی حداقلی ولی قابلتحمل داشته باشیم. آذربایجان (Azerbaijan) و بهویژه شهر باکو (Baku)، بهدلیل نزدیکی جغرافیایی، شباهت فرهنگی، و ظاهر مدرنش، برای خیلیها یکی از گزینههای روی میز است.
اما آیا واقعاً میتوان با شغل کارگری ساده یا ساختمانی در باکو یک زندگی عادی را اداره کرد؟ یا اینکه صرفاً از بیرون زیبا بهنظر میرسد؟
در ماههای اخیر، مهاجران زیادی از ایران، هند و پاکستان تجربه شخصی خود از کار و زندگی در آذربایجان را در یوتیوب منتشر کردهاند. این ویدیوها نه فقط تبلیغاتی نیستند، بلکه روایتهایی واقعی از آدمهایی هستند که حالا در باکو کار میکنند، در خوابگاه یا آپارتمانهای اشتراکی زندگی میکنند و با حقوق روزمزد، سعی دارند زنده بمانند، نه زندگی کنند.
برای مثال، در یکی از ویدیوها، جوانی ایرانی میگوید که با روزی ۱۵ منات (حدود ۸۷۰ هزار تومان با نرخ امروز) در کارهای خدماتی یا ساختمانی فعالیت میکند. در نگاه اول شاید بد نباشد، اما وقتی در همان ویدیو قیمتهای مواد غذایی، اجارهخانه، و هزینه رفتوآمد را هم نشان میدهد، تصویر بسیار واقعیتری از ماجرا مشخص میشود.
این مقاله دقیقاً از دل همین تجربههای واقعی تهیه شده:
از حقوق کارگر ساده تا دستمزد کارگر ساختمانی،
از خوابگاههای کارگری تا قیمت گوشت،
از واقعیت بازار کار گرفته تا قانونی که فقط به ۱۰ درصد شرکتها اجازه استخدام نیروی خارجی میدهد.
اما همه ماجرا این نیست.
در بخشی از ویدیوها، مهاجران درباره چالشهای حقوقی، قراردادهای نانوشته، محدودیتهای اقامتی و حتی مشکلات فرهنگی صحبت میکنند.
و شاید مهمتر از همه، داستانهایی است که فقط از زبان آدمهایی شنیده میشود که حالا آنجا هستند، نه در بنگاههای مهاجرتی یا تبلیغات شبکههای اجتماعی.
اگر واقعاً قصد مهاجرت کاری به آذربایجان دارید، لازم است قبل از تصمیم نهایی، این جزئیات را با دقت بخوانید.
برای مطالعه ادامه مقاله و دیدن منابع اصلی از زبان مهاجران، به لینک زیر مراجعه کنید: